دو سوم،خصوصی

نوشتن ذهن انسان را مرتب می کند.قدرت و اراده نوشتن انسان را ازسایر موجودات جدا میسازد

دو سوم،خصوصی

نوشتن ذهن انسان را مرتب می کند.قدرت و اراده نوشتن انسان را ازسایر موجودات جدا میسازد

۱ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

داشتم غصه میخوردم
غصه ی چیزهای بسبار زیادی را
غصه اینکه در سن جوانی غصه چه چیزهایی را باید بخورم
چقدر درد مند

یهو حس کردم وسط یک تالار شبیه نمایشگاه نقاشی ایستاده ام انگار من داخل یک ستون قطور به قطر دو متر هستم و تمام ستون از داخل پر از تابلو های بزرگ و کوچک هست
کنار هم و روی هم

تابلوها درد های من بودند و مرتفع
و من خودم را دیدم که یا ادمهای دیگه باعث ناراحتی من هستن
و وقتی اعتراض می کنم با گردن کلفتی داد و دعوا میکنند
یا من نگران دیگرانم

یک لحظه دلم بحال خودم سوخت
احساس بدبختی کردم
که چه کسی بفکر من هست پس؟

من نگران کودکی نکردن خواهرزاده ام هستم
نگران اینکه هر پدر یا مادری تصمیم اشتباهی بگیرد
و فرزندش در آینده سخصیتش، غرورش، همه چیزش آسیب ببیند

مگه من فرزند کسی نیستم؟مگه من خودم
آدم نیستم؟!
چرا اصلا تا حالا به کودکی خودم فکر نکرده ام
من کودکان اخمو با قیافه اندیشمند زیادی را متصور شده ام
که مادر و پدرشان می توانند برایشان اقدامی بکنند ک حال انها عوض شد
اما دریغ می کنند...خساست، دل کوچک داشتن، و هزار دلیل دیگر...
و همیشه در دلم از ان پدر و مادرها شاکی هستم

یک لحظه فکر کردم خودم چی؟
من شبیه اون پدر و مادرها باخودم رفتار نمیکنم آیا
من متوجه نیازها و احساسات خودم هستم آیا؟

 

ناگهان خواستم خودم را ببینم

من کی هستم؟

 

 

چقدر بروی خودم نمیارم خواسته هامو

چقدر میخوام خودمو بخودم ادمی نشون بدم ک سخت نمیگیره زندگی رو

حس میکنم 

یه دختر شش یا هفت ساله هستم

که وقتی مامانش نبود در کمد رختخوابا رو باز کرده تشکها و بالشت ها افتاده رو سرش

اون زیر مونده

و بقیه هم یادشون رفته که اون وجود داره