- ۹۹/۰۹/۰۷
- ۰ نظر
چرا ما وقتی سرنوشت ادمهای متفاوتی رو می خونیم.یا می شنویم
در بسیاری مواقع احساس می کنیم که این قسمتهایی از زندگی یا احساسات ما هست؟
و چرا بیشتر اوقات بر این باوریم که مشکل ما از بقیه بزرگتره!
بنظر میرسه تکه هایی از یک داستان در حال تکراره و فقط اسم ادمها عوض میشه